محسن بختیاری, نویسنده در مرکز مشاوره راز ماندگار
لوئیس بونوئلمتولد اسپانیا بود، اما بیشتر دوران فعالیت حرفهایاش را در تبعید گذراند.
با بررسی آثار او درمییابیم که وی
خالق محدوده وسیعی از فیلمهای
کوتاه سورئال (فراواقعگرا) پاریسی گرفته تا فیلمهای بلند سایکوسکچوال (روانی- جنسی) مکزیکی (و هرچیزی در این بین) بوده
است. فیلمهای او اغلب به نهادها (دین، جامعه،
فرهنگ بورژوایی) حمله میکردند و زبان روایی را بازسازی میکردند (اغلب به ضرر
استمرار مکانمند/ دنیوی). کارگردانی و سبک
بونوئل از خوانشهای محدود و متناهی دوری میکند
و منجر به خلق یک کالت برای پیروان وفادارش میشود؛ کسانی که تلاش میکردند معنی این جعبه سرزنده را در«زیبای روز» Belle de Jourبفهمند.
برخی کارشناسان ضربه های
عاطفی در دوران کودکی مانند مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفتن را مقصر می
دانند. برخی دیگر معتقدند این
اشیاء یا موقعیت ها هنگامی به صورت عامل تحریک جنسی این
افراد درمی آید که به صورت مکرر و متوالی باعث فعالیت
جنسی خوشایندی شده باشند.
پدرو (با بازی اِلفونزو مخیا) یک بچه خیابانی
است که تلاش میکند زندگی
بهتری داشته باشد، حتی اگر اطرافیان (از جمله
مادرش) واقعاً به او اهمیتی ندهند.
دوست سابق/ رقیب تندوتیز او، ال جایبو (با بازی روبرتو
کوبو)، همه فرصتهای پدرو را نابود میکند و باعث میشود به او اتهام سرقت بزنند و به پدرو
حکم رفتن به یک مدرسه اصلاح تربیت بدهند.
«سرزمین بینان» بر مردم اسپانیایی از یک منطقه کوهستانی در Las Hurdes تمرکز میکند.
برخی محققان این فیلم را یک مستند میدانند اما فیلم بیشتر پارودی (نقیضه یا نظیره طنزآمیز)
است تا جدی.
او سر صحبت را برخی از مسافران باز میکند و به
آنها درباره هدف محبتش یعنی کونچیتا (با بازی کارول بوکه و آنخلا مولینا) میگوید.
ماتیو شرح میدهد که چگونه تلاشهایش در جهت اغوا
کردن کونچیتا بهواسطه وعدههای خالی، کمربندهای نجابت و سازمانهای تروریستی نابود شدند.
یک مرد سیاهپوست به نام تراور (با
بازی برنی همیلتون) پس از اینکه متهم به تجاوز به یک دختر سفیدپوست
شد، از چنگال قانون میگریزد.
وی راهی جزیرهای میشود و با دختر جوانی به
نام اولن (با بازی کی مرسمان) و صاحب یک مزرعه زنبورعسل به نام میلر (با بازی زکری اسکات) ملاقات میکند.
سلستین (با بازی ژن مورو) به عنوان خدمتکار به املاک روستایی یک خانواده به نام مونتیل میرود.
او خیلی زود متوجه میشود که
زیادهروی در سرخوردگیها و وسوسههای کارفرمایان مردش، میتواند به پیشرفت اجتماعی و مالی او کمک
کند. این فیلم بلند مکزیکی بونوئل ایده شهادت مذهبی
را در یک دنیای فاسد بررسی میکند.
بونوئل تمایل دارد به کاراکترهایش به عنوان موجوداتی که قادر هستند هم خوب و هم شیطانی باشند، رنگ دهد.
با این وجود، نازاریو یک نمونه
است (از بین موارد معدود) که در آن عیبهای کاراکترهای اصلی بیشتر همدلیبرانگیز است تا
تحقیرآمیز. فداکاری و تقوا سبب بدبختی
نازاریو میشود، و متأسفانه پیروان او افرادی خودخواه
هستند که در درجه اول نیازهای خود را بالاتر از بقیه میدانند.
دو سرگردان به نامهای پیر (با بازی پل فرانکر) و ژان (با بازی لورن ترزیف)، راهی یک سفر زیارتی
از پاریس به سانتیاگو د کمپوستلا میشوند.
این دو مرد خودشان را در فضا و زمان گم میکنند و با فاحشهها، کودکان بدنام، راهبههای مصلوب و یک عیسی عملگرا (کسی که در جستجوی اصلاحات
خوب است) روبرو میشوند.
Also visit my web blog; فوت فتیش
Lesley